تلنگر

زندگی زیباست ، زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست ، گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست ، ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست

تلنگر

زندگی زیباست ، زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست ، گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست ، ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست

کوری

" اگر پیش از هر عملی بخواهیم پی آمدهای آن را سبک و سنگین کنیم ، صادقانه آنها را بسنجیم ، نخست پی آمدهای اولیه ، بعد پی آمدهای محتمله ، بعد پی آمدهای ممکنه ، بعد پی آمدهای متصوره ، در آن صورت هرگز از اولین فکری که ما را به درنگ واداشت فراتر نخواهیم رفت .

نیک و بد حاصل از حرفها و اعمالمان ، با هم سرشکن می شوند ."

زمان

آن چه که بین تمام انسان ها با عدالت تقسیم شده زمان است. 


همه ما در سراسر جهان، زمان برابرى در طول شبانه روز در اختیار داریم. هیچ کس زمان


 بیشتر یا کمتری ندارد. تفاوت در این است که هر یک از ما با زمانى که در اختیار داریم چه کار


 میکنیم. 


ما نیاز داریم که از هر لحظه زندگى خود استفاده کنیم.


 به گفته جان لنون، خواننده معروف: زندگى آن چیزى است که براى تو اتفاق میافتد، در حالى


 که تو سرگرم برنامهریزی برای کارهای دیگر هستى.

زندگی

سلام! 
حال همه‌ی ما خوب است 
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، 
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند 
با این همه عمری اگر باقی بود 
طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم 
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و 
نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!

تا یادم نرفته است بنویسم 
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود 
می‌دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نیامدن است 
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی 
ببین انعکاس تبسم رویا 
شبیه شمایل شقایق نیست! 
راستی خبرت بدهم 
خواب دیده‌ام خانه‌ئی خریده‌ام 
بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌دیوار ... هی بخند! 
بی‌پرده بگویمت 
چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد 
فردا را به فال نیک خواهم گرفت 
دارد همین لحظه 
یک فوج کبوتر سپید 
از فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذرد 
باد بوی نامهای کسان من می‌دهد 
یادت می‌آید رفته بودی 
خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟؟؟ 
نه ری‌را جان 
نامه‌ام باید کوتاه باشد 
ساده باشد 
بی حرفی از ابهام و آینه، 
از نو برایت می‌نویسم 
حال همه‌ی ما خوب است 
اما تو باور نکن!!

سید علی صالحی

اذیت و آزار

در مقاله ای خواندم که با تحقیق روی تعداد زیادی زن و دختر و بررسی گذشته آنها ، روانشناسان می گویند ؛ مادرانی که با دختران خود در کودکی درد دل می کنند و از غم و غصه ها و ناراحتی های خود حرف می زنند ، صدمه زیادی به روح و روان دختر خود وارد می کنند که همانند آزار جنسی است !

نکته ای تکان دهنده و قابل تامل ؛ 

چرا اکثر دختران از شنیدن غم نامه های مادران خود آشفته می شوند ؟ در حالی که شنیدن همان حرفها از زبان دیگری تنها تاثر انگیز است .

چرا عده زیادی از دختران در زندگی زناشویی خود با مشکلات فراوانی مواجه اند ؟

علت این همه برداشت های غلط در روابط با جنس مخالف چیست ؟

آیا زمان آن نرسیده که آگاهانه تر با کودکان خود رفتار کنیم و از آسیب رساندن به آنها بطور ناآگاهانه پیشگیری کنیم ؟


نکته

هر روز

شیطان لعنتی

خط های ذهن مرا

اشغال می کند

هی با شماره های غلط

زنگ می زند آن وقت

من اشتباه می کنم و او

با اشتباه دلم

حال می کند

دیروز یک فرشته به من می گفت :

تو گوشی دل خود را

بد گذاشتی

آن وقت ها که خدا به تو می زد زنگ

آخر چرا جواب ندادی

چرا برنداشتی ؟

*
یادش بخیر

آن روز ها

مکالمه با خورشید

دفترچه های کوچک ذهنم را

سرشار خاطره می کرد

امروز پاره است

آن سیم ها که دلم را

تا آسمان مخابره می کرد

اما

با من تماس بگیر خدایا

حتی هزار بار

وقتی که نیستم

لطفا پیام خودت را

روی پیام گیر دلم بگذار

عرفان نظرآهاری

از کتاب " روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس "